Untitled Document

تفاوت لذت دیدار با لذت معرفت - ۲

چنانكه عاقل لذت سلطنت از لذت فرج و شكم دوستر دارد، اما اگر چه لذت معرفت عظیمست ولكن با لذت دیدار آخرت هیچ نزدیكی ندارد؛ و این خود بمثالی فهم توان كرد: عاشقی تقدیر كن كه در معشوق می نگرد بوقت صبح كه هنوز روشن نشده است، بوقتی كه عشق بر وی ضعیف بود و شهوت ناقص و در جامهٔ وی كژدم و زنبور بود، ویرا می گزد و بازان نیز بكارهاء دیگر مشغول بود و از هر چیزی می هراسد، شک نیست كه لذت وی ضعیف بود، پس اگر ناگاه آفتاب براید و بغایت روشن شود و شهوت و عشق وی بغایت قوی شود و مشغله و هراس از دل وی بشود و از درد زنبور خلاص یابد، لذتی عظیم یابد كه باز آنكه از پیش بود هیچ نزدیكی ندارد، حال عارف در دنیا چنین است، و تاریكی مثال ضعف معرفت است درین جهان، كه گویی كه از پس پرده بیرون می نگرد، و ضعیفی عشق سبب نقصان آدمیست كه تا درین جهان بود ناقص بود و آن عشق بكمال نرسد، و كژدم و زنبور مثل شهوات دنیاست، و غم و اندوه و رنج كه میباشد اینهمه مشوش لذت معرفتست، و مشغله و هراس مثل اندیشه زندگانی و معشیت و بدست آوردن قوت و امثال اینست، و بمرگ اینهمه برخیزد و شهوت دیدار تمام شود و پوشیدگی بكشف بدل شود و غم و اندوه و مشغله دنیا منقطع شود، و بدین سبب آن لذت بغایت كمال رسد اگر چه بر قدر معرفت بیش نبود، و چنانكه لذتی كه گرسنه یابد از بوی طعام با لذت خوردن مناسبت ندارد لذت معرفت با دیدار هم چنین بود.