Untitled Document

اندر بیان كردن قناعت و تسلیم و تفویض و رضا بقسمت قیام و جمع و منع آن - ۳

ای عزیزان و برادران من كه شما را درین راه بس تجربه نیفتاده است پنجاه و اَنْدْ سالست كه ما را در كاری افكنده اند و چندان خیر و شر این راه بر ما گشاده اند كه هیچ كسی را خود آن باور نباشد چه از ائمه و چه از مشایخ طریقت با شما می گویم و پرده خویش می درم نصیحت برادر خویش نگاه دارید كه این كار بدین راست نیاید كه كسی از سر دعویء خویش نعره بزند ویا در میان حلقه آستین فرو افشاند یا سری در جنباند یا پای بر زمین زند یا عاو و عوی چند بكند یا كَخْ و كُخْ چند بكند این هرگز نه رسول صلی الله علیه وسلم كرده است و نه صحابه او حالت اولیا را منكر نیستم اما این نه حالت اولیای خدایست این نهاد هر دیو و دیو مردم است حالت اولیای خدای همچون باران رحمت بود بر هر كه بارد او را ازان رحمت نصیب باشد اگر بر زمین بارد چندان نبات و سبزه و چشمه پیدا آید كه هر كه فرا وی رسد آسوده و خوش روح باز گردد و سیمای آن بر روی ایشان پدید آید و نور هدایت در كار ایشان پدید آید چه در كار دین و چه در كار دنیا دست و پای و چشم و زبان ایشان همه در بند عصمت حق باشد و هیچ كار نرود بر ایشان كه نه چنان باید همچنانكه یاران رسول صلی الله علیه وسلم بودند هر جای كه بودندی از نشست و خاست و گفتار و كردار ایشان همه ملل را نیک افتادی و سود داشتی چون در حلقه درویشان نگریم گویند ما راه ایشان میروم هر كه ازینان كه می بینید هر یكی زناری بر میبندند این نه راه ایشان است كه می افتد هر كه روی بحلقه ایشان نهادی آواز تكبیر و تهلیل و تسبیح و قرآن خواندن شنیدی امروز هر كه روی بحلقه ما می نهد و از دور فرا می نیوشد راست بدان ماند كه گوییا خراباتیست كه همه سرمست گشته اند.