Untitled Document

اندر بیان كردن راه صدیقان و ابدالان و صفت ارباب حقیقت - ۲

و اگر خود خواهی رفت در راه خدای عز وجل خویشتن را مداهنت كردن از عقل نباشد هم این نشانها از خود باز جوی اگر باز یابی در خود خُنُک ترا و خنک آنرا كه با تو صحبت دارد اكنون اوّل باری چنان باید كه خدای را برای خدایی پرستی باخلاص و صفاوت چنانكه در كاری كه می كنی هیچ ریا نباشد زیرا كه هر چه دران ریا باشد خدای عز وجل نپذیرد چنانكه خبر بدان ناطق است قال النبی صلی الله علیه وسلم قال الله عز وجل (أَنَا أَغْنَی الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ فَمَنْ عَمِلَ لی عَمَلا وَأَشْرَكَ فِیهِ غَیْرِی فَاَنَا مِنْهُ بَرِیءٌ وَهُوَ لِلَّذِی أَشْرَكَ) پارسی خبر چنین باشد كه رسول صلی الله علیه وسلم می گوید كه خدای عز وجل فرمود من بی نیازترین شریكانم از كارهای بانبازی پس هر كه كاری كند مرا از كارهای من كه او دران انباز كند كسی دیگر را با من من از آنكار بیزارم و آن كار آن شریک راست پس چون حق سبحانه وتعالی از كار بانبازی بیزارست در كار وی شریک شرط نباشد چون كار باخلاص كردی چنان باید كه آن كار بفرمان خدای و رسول باشد نه بفرمان دیو و دیو مردم و از هر چه ترا نهی كرده اند ازان پرهیز كنی تا ازان قوم باشی كه میگوید (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیكٍ مُّقْتَدِرٍ* القمر:۵۳- ۵۵) و هر نیكی كه خدای عز وجل وعده كرده است نه ناپاكانرا و هر جائیان را زیرا كه هر كه او با هر كسی نشیند و از هر جوی آبخورد هرگز احوال او راست و پیراسته نباشد و متقی نباشد دیگر چنان باید كه با هر كه نشینی ببدیء او اقتدا نكنی به نیكیء او اقتدا كنی و هیچ كسی نباشد كه نیكی و بدی در وی نباشد مهتر صلوات الله علیه می گوید (خُذْ ما صفا ودَعْ ما كَدَرَ) دیگر از دنیا و كار دنیا و طلب دنیا بدون قناعت كنند و در كار دین بمرتفع گرایند و بدون قناعت نكنند