Untitled Document

در بیان كردن توحید و ایمان و معرفت حق سبحانه و تعالی - ۲

 و هر كه بخدای شناسا و عارف گشت آن او این باشد و این جز بفضل و كرم او نتوان یافت چنانكه می گوید (ذَلِكَ فَضْلُ الله یُوتیهِ مَنْ یَشَاءُ*المائدة:۵۴) و جای دیگر میفرماید (یُضِلُّ مَنْ یَشَاء وَیَهْدِی مَنْ یَشَاء*النحل:۹۳) و جای دیگر می فرماید (من یهد الله فلا مضل له ومن یضلل فلا هادی له) و قال النبی صلی الله علیه و سلم (بعثت داعیا ومعلما ولیس إلیَّ من الهدایه شیء وبعث ابلیس داعیا ومزینا ولیس الیه من الاضلال شیء بل الله یضل من یشاء ویهدی من یشاء) شناخت خدای عز وجل آن بود كه از سر این هدایت بر خیزد و این به تعلیم هیچ معلم راست نیاید مگر بعون و هدایت خدای عز وجلّ را هر كه بتعلیم معلم شناسد هرگز از ایمان وی بوی شناخت نیاید و ایمان بتقلید هرگز از شرک خالی نباشد زیرا كه یا معلم بگوید یا تعلیم بكند كه چنین است یا چنان است تا معلم نگوید این متعلم نتواند گفت كه آری چنین است و هر چه گفت است از دیگری نشان است و هر چه نشان است از دیگری شركست نه توحید اما روا باشد كه كسی لفظ توحید و ایمان بر كسی نرم گوید و او را بیاموزد و آنكس آن قول همچنانكه از وی شنید می گوید هرگز او را از توحید هیچ خبر نباشد و لفظ ایمان نیز همچون آموختن توحید است اما بحقیقت بباید دانست كه ایمان بی هدایت خدای تعالی بنده را همچون ایمان ملحدانست اما اگر هدایت باشد و تعلیم معلم با آن راست افتد آموختن سود دارد مگر از سر پنداشت و ناشناخت درین سخن بنگرید كه این را شاخهای بسیار است اما خردمند و اهل معرفت را این مقدار بسنده است اما بدانكه در توحید و ایمان و معرفت سخنهای بسیار است اگر بشاخهای آن بیرون شویم آنرا منتها نباشد اما در اصل بباید دانست كه شناخت حق سبحانه و تعالی بنور هدایت اوست