Untitled Document

۩نوع دیگر از نصایح۩ - ۳

الٰهی نظر خود بر ما مدام كن و این شادی خود بر ما تمام كن ما را برداشته خود نام كن بوقت رفتن بر جان ما سلام كن، صدیقان از گناه پشیمانند و از طاعت خجل عذر بر زبان دارند و تشویر در دل، گیتی فانی و تباه و مولی دوست و همراه، بنده آنی كه در بند آنی، مهر از كیسه بردار و بر زبان نه مهر از درم بردار و بر ایمان نه.

الٰهی برین بساط پیاده مانده ایم رخ بهر كه می آریم اسب بر ما میدواند از آنكه فرزین طاعت ما كج میرود دران ساعت كه در شاه مات اجل مانده باشیم و دو اسبه رخ بدار بقا نهاده و فرزین ارادت در بند حیرت از مركب علم و عمل پیاده مانده از پیل دیو صورت مان در امان دار، توانگران بزر و سیم نازند صورت مان در امان دار، توانگران بزر و سیم نازند و درویشان قوت از (نَحْنُ قَسَمْنَا) سازند.

یافت رضای حق در سه چیز است اول شكستن هوا دوم از پیش برداشتن سوا سیم كم كردن نام و نوا، درویشی چیست ظاهری بی رنگ و باطنی بی جنگ درویشی نه نام دارد و نه ننگ نه صلح دارد نه جنگ، دنیا را بر خلق پاش و زنده می باش خوش باش و درون كس مخراش آنچه در پیشانی پیر پنهانست آن نهان به از هر دو جهانست، نظر پیر كیمیاست وجود مرید را زر كند چشم پیر اژدهاست دل مرید را زیر و زبر كند.

الٰهی كسی كه ترا عمری خواند نسزد كه امیدش وا ماند، دل در خلق مبند كه خسته شوی دل در حق بند تا رسته شوی، اگر پایداری در بند او دار و اگر سری داری در كمند او آر، دوست دریاست باقی همه جوی اگر در جویی از دریا جوی.