Untitled Document

۩نوع دیگر از نصایح۩ - ۵

الٰهی اگر من بمیرم در مملكت خلل آید و مرا دیر ازین جهان بدل آید كه من در مملكت بكارم و از دو گیتی یادگارم، از حسین منصور حلاج پرسیدند كه محبت چیست گفت (اولها حبل و آخرها قتل) اول رسنست و آخر دار اگر سر این داری دار و اگر نه در گذار.

۩رباعی۩

(در راه خدا دو كعبه آمد منزل) (یک كعبه صورتست یک كعبه دل)

(تا بتوانی زیارت دلها كن) (كافزون زهزار كعبه باشد یک دل)

یار باش بار مباش گل باش خار مباش.

پیدا كردن اسباب دوستی تا از آنجا معلوم شود كه مستحق دوستی جز حق تعالی نیست - ۱

بدانكه اسباب دوستی پنج است:

سبب اول آنست كه آدمی خود را دوست دارد و بقاء خود دوست دارد و هلاک خود دشمن دارد- اگر چه عدمی باشد بی الم و رنج. و چرا دوست ندارد؟ و چون علت دوستی موافقت طبع است، چه چیز بود ویرا موافق تر و سازگارتر از هستی وی و دوام هستی وی و كمال صفات وی؟ و چه بود مخالف تر و ناسازگارتر از نیستی وی و نیستی صفات كمال وی؟ بدین سبب نیز فرزند را دوست دارد كه بقاء وی هم چون بقاء خود داند چون از بقاء خود عاجزست آنچه ببقاء وی ماند بوجهی آنرا نیز دوست دارد، و بحقیقت خود را دوست می دارد كه آن آلت وی باشد در بقاء وی و در بقاء صفات وی و اقارب را دوست دارد و نیز مال را دوست دارد كه آن آلت وی باشد در بقای وی و در بقاء صفات، و ایشان را بال و پر خویش داند و خود را بایشان كامل شناسد.