پیدا كردن اسباب دوستی تا از آنجا معلوم شود كه مستحق دوستی جز حق تعالی نیست - ۳
سبب پنجم در دوستی مناسبت است میان دو طبع: كه كس بود كه طبع وی با دیگری موافق بود و ویرا دوست دارد نه از نیكویی، و این مناسبت گاه بود كه ظاهر بود، چنانكه كودک را انس بكودک بود و بازاری را ببازاری و عالم را بعالم و هر كسی را با جنس خویش، و گاه بود كه پوشیده، و در اصل فطرت و در اسباب سماوی كه در وقت ولادت مستولی باشد مناسبتی افتاده باشد كه كس راه بدان نبرد، چنانكه رسول- علیه السلام- گفت و ازان عبارت كرد كه: «الأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَمَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ» یعنی كه ارواح را با یک دیگر آشنایی باشد و بیگانگی باشد: چون در اصل آشنایی افتاده باشد با یكدیگر الفت گیرند، و این آشنایی عبارت ازان مناسبت است كه گفته آمد كه راه بتفصیل آن نتوان برد.
«نوع دیگر از نصایح» پیر طریقت شیخ بزرگوار «خواجه عبدالله انصاری - ۱
«رباعی»
(در راه خدا دو كعبه آمد منزل)
(یک كعبه صورتست یک كعبه دل)
(تا بتوانی زیارت دلها كن)
(كافزون زهزار كعبه باشد یک دل)
الٰهی دیده ده كه دشمن بیند افكار شود چون دوست بیند هزار شود. یكی چهل سال علم آموزد و چراغی نیفروزد یكی سخنی گوید و دل خلقی بسوزد، دشوار است دشوار است تا از خود نرهی كار است،ای از یک قطره منی در ترا زوری قدرت چند منی، هان گمان بد نبری كه از گمان خود بر نخوری،