فصل شانزدهم در بیان امامت كردن - ۲
و در (رساله قاضی امام شرف الدین) آورده كه رسول الله صلی الله علیه وسلم علامت قیامت یاد میكرد و گفت یكی از علامات بیع حكومت یعنی قاضی و حاكم بی رشوت حكم نكنند و دیگر آنكه خون ناحق كنند و آنرا سبک دارند و در مقابل آن قصاص و دیة واجب نبینند و دیگر آنكه قرآنرا بآواز مزامیر خوانند و او را پیش كنند و آن كسی كه قرآنرا درست خواند او را پیش نه كنند و فرمود رسول الله صلی الله علیه وسلم كه قرآنرا بالحان عرب و آوازهای ایشان خوانید و دور باشید از آوازهای فاسقان و مفسدان و جمع كننده (رسالة القرا) گفته كه هر كه قرآنرا بآواز اهل فسق خواند یعنی باواز رود و سرود خواند او را امامت فرمودن حرام باشد و نماز در پس او روا نباشد از برای آنكه هر چه از برای نگاه داشت پرده و آواز حاصل میاید آن سخن خواننده است قرآن نیست و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود كه در نماز ما نیكو نیاید سخن مردمان و در (وجیزه فقه) آورده كه هر كه قرآنرا بآواز دف و نی خواند كافر گردد و كافر شایسته امامت نباشد و در (صلوٰة مسعودی) آورده كه اگر امام اقرار كرده كه مبتدع بوده نمازها كه در پس او كرده باشد روا بود یا نی جواب آنست كه اگر بدعت او حكم كفر ندارد نمازها روا باشد و اگر حكم كفر دارد ملحد شود چون بصف جماعت درآمد بایمان او حكم كنند پس امامت او روا باشد اما اگر اقرار كند كه گبر بوده یا جهود یا ترسا و در پی او نماز گزارده اند روا باشد این مشكلست كه تا جهود و ترسا از دین خود بیزار نشوند مسلمان نباشند امّا اگر بصف جماعت درآید و نماز جماعت بگزارد شریعت حكم كند بایمان وی و نمازهایی كه در پس وی گزارده اند روا باشد اما اگر اقرار كرد كه بی وضو بوده یا جامه وی ناپاک بوده یا قراءت خطا خوانده اگر امام پرهیزكار و متقی و امین بوده باشد و بی طمع نمازها باز گزارند