Untitled Document

فكرت در حق تعالی است - ۲

همچنین در حق وی تقدیر كنند تا باشد كه گویند لابد ویرا نیز دست و پای و چشم و دهان و زبان باشد، و اگر مگس را هم چنین عقلی بودی كه این قوم را هست گفتی باید كه آفریدگار مرا پر و بال باشد، كه محال باشد كه مرا چیزی باشد كه آن قدرت و قوت من بود و ویرا نبود، پس آدمی نیز همچنین همه كارها بر خویشتن قیاس كند، و ازین سبب شرع منع كرد ازین فكرت، و سلف منع كرده اند از كلام، و روا نداشتند صریح بگفتن این كه در عالم نیست و بیرون عالم نیست و پیوسته نیست و منفصل نیست بلكه بدین قناعت كردند كه: «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ- كه با هیچ چیز نماند و هیچ چیز با وی نماند»، و این بر جمله گفتند بی تفصیل، و تفصیل بدعتست بسبب آنكه عقول بیشترین خلق احتمال نكند؛ و برای این بود كه وحی آمد ببعضی انبیا كه: بندگان مرا از صفات من خبر مده، كه انكار كنند، با ایشان آن بگوی كه فهم توانند كرد. پس اولی تر آن بود كه ازین سخن نگویند و درین تفكر نكنند مگر كسی كه بكمال باشد و آنگاه او بآخر كار نیز بدهشت و حیرت افتد لابد.

پس عظمت وی باید كه از عجایب وی طلب كند، كه هر چه در وجودست همه نوری است از انوار قدرت و عظمت وی، و اگر كسی طاقت آن ندارد كه در آفتاب نگرد طاقت آن دارد كه در نور نگرد كه بر زمین افتاده است.

۩نوع دیگر از نصایح۩

(بجهة برطرف شدن گناهان هر روز چهارده مرتبه بخواند)

افعال بدم زخلق پنهان میكن

دشوار جهان بر دلم آسان میكن

امروز خوشم بدار و فردا با من

آنچه از كرم تو میسزد آن میكن