Untitled Document

در بیان آنكه كفر و ایمان با یكدیگر جمع نمیشود - ۱

 و باشد كه سیئات او را بحسنات بدل گرداند فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ و او را در آرند در بهشت و جفتان او مر او را باشد كه الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ و چون اقرار و تصدیق بكمال حاصل شود نباید كه بنده ازین سخنها دلیر شود نافرمانی كند دوست از اعمال صالحه باز دارد و بمعاصی مشغول شود كه در كردن هر معصیت و در ناكردن هر طاعت مخالفتیست با خداوند تعالی و با جماعت انبیا و فرشتگان و با همه عالمان و عابدان و با جمیع زاهدان و صالحان و موافقتیست روشن با ابلیس و دیوان و جمیع كافران و ظالمان و با همه فاسقان و عاصیان و نیز بسبب هر ناكردن مامور به و كردن هر منهی عنه مصطفی را صلی الله علیه وسلم المی و خجالتی خواهد بود كه از برای آن عذری باید خواست و ابلیس را با شیاطین كه دشمنی او با بنی آدم ظاهرست كه إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ شادی و مفاخرت خواهد بود پس نسزد از مؤمنان كه مخالفت كنند خدایرا با رسولان و موافقت كنند ابلیس را با دیوان و كوشش كنند در خجالت سید رسولان و شادی بدترین دشمنان و نیز همانا از برای اینست كه بسبب هر نافرمانی نقطه سیاه بر دل مینشیند كه جز بتوبه و ترک از دل زدوده نشود كه رسول علیه السلام فرمود إنَّ الْعَبْدَ إذَا أذْنَبَ ذَنْبًا كَانَتْ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فِي قَلْبِهِ فإنْ تابَ صُقِلَ قَلْبُهُ فإنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَسُودَ قَلْبَهُ یعنی بدرستیكه بنده چون گناهی كند نقطه سیاه بر دل وی افتد اگر بعد ازان گناه توبه كند آن نقطه زدوده شود و دل وی روشن گردد و اگر گناه زیادت میكند و اصرار مینماید بر گناه سیاهی دل وی زیادت میشود تا تمام دل وی سیاه شود نعوذ بالله

و علامت سیاهی دل آن بود كه از گناه كوفته نه شود و نیز طاعت را لذتی قدری نبود و نصیحت مر او را سود ندارد