در بیان آنكه كفر و ایمان با یكدیگر جمع نمیشود - ۳
چون گناه رفت دمِ نـَدم بر آر و حلقه بر آستان محبت زن بعزتش كه این بندگان را عظیم امیدواریست آخر هنوز از كتم عدم بصحرای وجود نیامده بودی كه ما رقم تایبی بر تو كشیده بودیم كه التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ كار از عطا و قبول گشاید خاطر خوش دار که قبول كننده است تایبی را كه قدم بر بساط توبه نهاده است وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ عزیز من حق تعالی ناله و زاری گناهگاران را دوست میدارد كه مگر هم بشكستگی و تضرع كاری برآید كه حضرت او ناله گناهگاران را از تسبیح فرشتگان دوست تر میدارد كه إِنَّ المُذْنِبِينَ أَحَبُّ إِلَي الله مِنْ تَسْبِيحِ الْمُقَرَّبِينَ ابلیس بطاعت خود معجب شد و گفت من طاعت كردم ندا شنید كه من لعنت كردم آدم گفت زلـّت كردم خطاب آمد كه من در گذاشتم بجهانیان نمود كه معصیت با عذر بهتر از طاعت با عُجب ای بنده مؤمن چندین سال دم محبتِ ما زدی و جوانی در عبودیت ما بسر بردی چه گمان میبری كه رنج ترا ضایع گردانیم و جزای نیكیهای تو بتو نرسانیم نی نی مكافات شما كریمانه كنیم سگ پس روی و متابعت دوستان ما كرد ذكر او را در عقب اولیای خود فرمودیم قوله تعالی سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ الیٰ قوله وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ مؤمن كه سر بر آستان ما نهد او را ضایع كی گذارم
* * فرد:
بر آستان عبادت كه سر نهاد شبی * كه لطف دوست برویش هزار در نكشود *
در بعضی تفاسیر میآرد كه چون اصحاب كهف بگریختند و بطلب حق بیرون رفتند و آن شبان نیز با ایشان موافقت كرد سگ شبان نیز از پس ایشان شبانرا گفتند این سگ را سنگ بر سر زن تا باز گردد