Untitled Document

پیدا كردن آفات طمع و حرص و فایدهٔ قناعت - ۱

بدانكه طمع از جملهٔ اخلاق مذموم است، و مذلت اندر حال نقد بود و خجلت باخر كار- چون طمع بر نیاید- و بسیار اخلاق بد از وی تولد كند: كه هر كه بكسی طمع دارد با وی مداهنت كند و نفاق كند و بعبارت ریا كند و بر استخفاف و باطل وی صبر كند. و آدمی را حریص آفریده اند كه بدانكه دارد هرگز قناعت نكند، و جز بقناعت از حرص و طمع نرهد. و رسول- صلی الله علیه وسلم- گفت: «اگر آدمی را دو وادی [وادی: دره] پر زر بود وادی سیوم خواهد، و جز خاک اندرون آدمی پر نگرداند»، و گفت- علیه الصلاة والسلام-: «همه چیز از آدمی پیر گردد الا دو چیز: امید زندگانی و دوستی مال»، و گفت: «خنک آنكسی كه راه اسلام بوی نمودند و قدر كفایت بوی دادند و بدان قناعت كرد»، و گفت: «روح القدس در من دمید كه هیچ بندهٔ نمیرد تا روزی وی بتمام نرسد، از خدای تعالی بترسید و طلب دنیا بآهستگی كنید» یعنی مبالغت بر حرص مكنید و از حد مبرید، و گفت: «از شبهتها حذر كن تا عابدترین خلق باشی، و بآنچه داری قناعت كن تا شاكرترین خلق تو باشی، و خلق را آن پسند كه خود را پسندی تا مؤمن باشی». و عوف بن مالك- رضی الله عنه- گفت: نزدیک رسول- علیه السلام- بودیم هفت یا هشت كس، گفت: بیعت بكنید با رسول خدای، گفتیم: بر چه بیعت كنیم؟ گفت: بیعت بكنید كه خدای را بپرستید و پنج نماز بپای دارید و هر چه فرماید بسمع و طاعت پیش روید و یک سخن آهسته گفت- و از هیچكس سوال مكنید؛ و این قوم پس از آن چنان بودند كه اگر تازیانهٔ از دست ایشان بیفتادی فرا كس نگفتندی كه بمن ده و موسیٰ- علیه السلام- گفت: «یا رب از بندگان تو كه توانگرتر؟ گفت: آنكه قناعت بكند بدانچه من بدهم؛ گفت: كه عادل تر؟ گفت: آنكه انصاف از خود بدهد».