Untitled Document

پیدا كردن آفات طمع و حرص و فایدهٔ قناعت - ۳

ترا گفتم بر گذشته اندوه مخور و گفتم محال باور مكن، بدانكه پر و بال و گوشت من ده مثقال نباشد، اندر شكم من دو مروارید چهل مثقال چگونه صورت بندد و اگر بودی چون از دست تو بشد غم خوردن چه فایده؟! این بگفت و بپرید؛ و این مثل برای آن گفته همی آید تا معلوم شود كه چون طمع پدید آید همه محالات باور كند. و ابن السماک- رحمة الله علیه- گوید: طمع رسنی است بر گردن و بندی است بر پای رسن از گردن خود بیرون كن تا بند از پای برخیزد.

پیدا كردن علاج حرص و طمع - ۱

بدانكه داروی وی معجونی است از تلخی صبر و شیرینی علم و از دشواری عمل، و همه داروهای بیماری دل از این اخلاط باشد، و حاصل این علاج پنج چیز است:

علاج اول عمل است: چنانكه خرج خویش با اندكی آورد. بجامه ای درشت و نان تهی، قناعت كند و نان خورش گاه گاه، كه اینقدر بی طمع و بی حرص بدست آید. و رسول -علیه السلام- گفت: «سه چیزست كه نجات خلق اندر آنست ترسیدن از خدای سبحانه و تعالی اندر سرّ و آشكارا، و خرج كردن بنوا [اقتصاد و میانه روی] در درویشی و توانگری، و انصاف دادن اندر خشم و خشنودی». و یكی بودردا را دید - رضی الله عنه - كه هسته خرما میچید و میگفت: رفق در معیشت نگاهداشتن از فقه مرد بود. و رسول -علیه الصلاة والسلام- گفت: «هر كه خرج بنوا كند حق تعالی او را بی نیاز كند. و هر كه خرج بی نوا كند ویرا درویشی داد، و هر كه خدایرا یاد كند حق تعالی ویرا دوست دارد»؟ و گفت -علیه الصلاة والسلام-: «خرج به تدبیر و آهستگی یک نیمه معیشت است».