سخن آخـــــــــر - ۱
از جمله عبادتها، مهمترین عبادت، نماز است. كسی كه نماز ادا میكند، مسلمان بودنش دانسته میشود. كسی كه نماز ادا نمیكند، مسلمان بودنش در شبهه می باشد. اگر كسی كه به نماز اهمیت بدهد، ولی در حالیكه معذور نباشد، از تنبلی آنرا ترک نماید، نظر به مذاهب مالكی، شافعی و حنبلی بعد از محاكمه حكم قتل او صادر میگردد. در مذهب حنفی تا به شروع كردن وی به نماز حبس كرده میشود و برایش امر كرده می شود كه نمازهای به قضا مانده اش را با عجله بخواند. در (كتاب الصلاة) كه از طرف حقیقت كتاب أوی به نشر رسیده است، و در كتابهای (درّالمنـتقی) [علاء الدین حصكفی] و (ابن عابدین) [ردّالمختار] میگوید كه، (ترک نمودن پنج وقت نماز بدون عذر و ادا نكردن آن در وقتش دو گناه بزرگ جدا از همدیگر اند. بخاطر ترک نمودن، قضای آنرا خواندن و بخاطر ادا نكردن در وقت معینش، حج و یا توبه نمودن لازم است). كسیكه قضای نماز را نخوانده باشد، توبه آن شخص، ذاتاً (در اصل) قبول نمی شود. لازم است بجای (سُنَنْ [سنّت های] رواتب) كه هر روز قبل و بعد از نمازهای فرض پنجگانه خوانده می شود، نیز نماز قضا خوانده، از گناه بزرگ نجات باید یافت. در كتابهای معتبر نگاشته شده است كه، در مدتیكه اگر قرض نماز فرض یعنی نماز به قضا مانده یک شخص موجود باشد، هیچ یک از نمازهای سنت و نافله وی، با وجود اینكه صحیح هم باشند، قبول نخواهد شد. یعنی به ثوابها و چیزهای مفید كه خداوند متعال وعده نموده است، نائل نخواهد شد. این نوشته ها در كتاب ما (سعادت ابدیه) تحریر یافته است.