Untitled Document

اندر بیان كردن سنت و جماعت و شناخت آن - ۷

قاعده ششم آنست كه اقرار دهی كه صانع را سبحانه وتعالی بتوان دید أهل بهشت خدای را عز وجل ببینند به چشم سر بی چون و بیچگونه و ویرا صورت و هیئت و لون و كیفیت نباشد اما بینند بی چون و بی چگونه و ویرا صورت و هیئت و لون و كیفیت نباشد اما ببینند بی چون و بی چگونه (لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ۞ الشوری) اما ببینند چنانكه حق سبحانه وتعالی می گوید (وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَاضِرَةٌ ۞ إِلَی‌' رَبِّهَا نَاظِرَةٌ۞ القیامة :۲۲-۲۳).

قاعده هفتم آنست كه اقرار دهی كه بندگانرا استطاعت است توانند كه فعل كنند و توانند كه نكنند و لزوم أمر مقید است بشرط وجود استطاعت زیرا كه تكلیف ما لا یطاق روا نباشد چنانكه حق سبحانه وتعالی می فرماید (لاَ یُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا۞ البقرة :۲۸۶) مفسر می گوید یعنی طاقتها در فرمان خدای تعالی و در دین او لجاج و ستهیدگی نكنی از بعد آنكه حق ترا معلوم شده باشد كه همه خللها ازین است.

قاعده هشتم آنست كه اقرار دهی كه همه كتابهای خدای عز وجل حق است چون قرآن و توریة و انجیل و زبور و صحف ابراهیم همه كلام خدایست عز وجل بگفت نیافرید سخن وی است و سخن وی از وی جدا نیست و مخلوق نیست و محدث نیست بگفت بقدرت نه بالت و جارحت گفتنی ویرا از گفتنی باز ندارد چنانكه شنیدنی از شنیدنی باز ندارد و دیدنی از دیدنی باز ندارد اما خدای را عز وجل كلام ثابت است چنانكه گفت (یُریدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ) و نیز گفت (وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَی تَكْلِیمًا) و نیز گفت (فَاَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ).

قاعده نهم آنست كه اقرار دهی كه آمرزش گناه كبیره از خدای عز وجل بی توبه روا باشد مؤمنانرا و سنّیانرا چون خواهد و هر گناهكاری از مومنان كه با خدای عز وجل رسد و توبه نكرده باشد كار وی در مشیت خدای عز وجل باشد