ذكر امیرالمومنین عمر بن الخطاب رضی الله عنه - ۴
و بر وی كشف روافض را گذاشته بودند كه ایشان را در صورت خوک میدید گاه بودی كه مردی مستورالحال كه هیچكس مذهب وی ندانستی بر وی بگذشتی و مذهب رفض داشتی وی را در صورت خوک دیدی وی را طلب داشتی و گفتی توبه كن و بخدای باز گرد كه تو رافضیء آن شخص در تعجب افتادی اگر توبه كردی و در توبه خود صادق بودی وی را در صورت انسان دیدی و گفتی راست می گوئی و اگر كاذب بودی همچنان وی را در صورت خوک دیدی و گفتی دروغ میگوئی و توبه نكردی روزی دو مرد از عدول شافعیه بر وی درآمدند كه هرگز هیچكس از ایشان رفض فهم نكرده بود و از جماعت شیعه نیز نبودند بفكر و نظر خود آن مذهب گرفته بودند و نسبت به ابوبكر و عمر رضی الله عنهما اعتقاد بد كرده بودند و در شان علی رضی الله عنه غلو داشتند چون این دو عدول بر وی درآمدند فرمود تا ایشان را بیرون كردند سبب پرسیدند فرمود كه من شما را در صورت خوک می بینم و این علامتی است میان من و خدای تعالی كه رافضیانرا درینصورت بمن مینماید در باطن خود ازان مذهب توبه كردند ایشانرا گفت كه درین ساعت توبه كردید زیرا كه شما را در صورت انسان می بینم ازین معنی تعجب نمودند و بالكلیه ازان مذهب باطل توبه كردند
۩نوع دیگر از نصایح۩
(بجهة آمدن باران چهل تن هر یک چهل بار این رباعی را بخواند)
یا رب سبب حیات حیوان بفرست
از خوان كرم نعمت الوان بفرست
از بهر لب تشنه طفلان نبات
از دایه ابر شیر باران بفرست