Untitled Document

۩نوع دیگر از نصایح۩ - ۲

شک بمان یقین بگیر نفس تو یقین است و عیب دگران شک، اگر مردی عیب پوش باش نی عیب پاش، درین ره نوحه یعقوب باید یا ناله مجنون با دلی پر از درد با دامنی پر از خون، مست باش و مخروش، گرم باش و مجوش، شكسته باش و خاموش كه سبوی درست را بدست گیرند و شكسته بر دوش، خدای می بیند و می پوشد و همسایه نمی بیند و میخروشد.

الٰهی اگر چه بهشت چون چشم و چراغست بی دیدار تو درد و داغ است.

ای درویش بهشت و دوزخ بهانه است مقصود خداوند خانه است، جمعی را بدوزخ روانه كنند جمعی را ببهشت آشیانه كنند پس دوستان خود را از هر دو كون و مكان بیگانه كنند، سیل بر بالا و من در هامونم همدرد داند كه من چونم.

درویشی چیست خاككی بیخته و آبكی برو ریخته، نه كف پا را ازو دردی و نه پشت پا را ازو كردی، این كار بی نشانیست، نام این كار زندگانیست،

الٰهی هر كرا داغ محبت نهادی خرمن وجود او را بباد نیستی بردادی.

الٰهی جز تو كه داند، هر كه ترا شناسد كار او باریک هر كه ترا نشناسد راه او تاریک ترا شناختن او تو رستن است و بتو پیوستن از خود گذشتن است، قول بیعمل جز پیچ پیچ ندهند از قول بعمل آی كه بحدیث هیچ ندهند، چون خدایتعالی این جهانرا در محل حجاب بداشته بود و چندین نقش حجاب بنگاشته بود محققان گفتند هر چه بخود قائم نباشد دائم نباشد، و هر چه بخود ثبات ندارد حیات ندارد، غواص بهر در خشک نجوید دهقان از بهر تخم زمین شوره نپوید.