اندر بیان كردن توبه و روش تائبان و محققان - ۳
و همه فلاحها و نجاتها در توبه است و بهر فرضی كه هست هر یكی را وقتی است معلوم چون نماز و روزه و وضو و اغتسال و زكوة و حج و امثال این همه بوقتی و چیزی مقید است تا آن وقت در نیاید آن فرض بر كسی لازم نشود مگر توبه كه هر نَفَسی كه بر زنی توبه و استغفار بر تو واجب گردد بظاهر و بباطن مهتر صلوات الله علیه فرمود (یَا اَیُّهَا النَّاسُ تُوبُوا اِلی الله وَاسْتَغْفِرُوه فَإِنِّي أَتُوبُ اِلی الله فِي الْيَوْمِ مِائَةَ مَرَّةٍ) و مهتر صلوات الله علیه ازان گفت من هر روزی صد بار توبه میكنم زیرا كه هیچ نفسی از آدمی برنیاید كه نه آلایشی دارد خاصه از راغب دنیا زیرا كه راغب دنیا دنیا را دوست دارد و هر كه دنیا دوست دارد بر سر همه معصیتها باشد كه سید میگوید علیه الصلٰوة والتحیه (حب الدنیا رأس كل خطیئة ) و حقیقت بدانكه هر شبا روزی بیست و چهار ساعتست و در هر ساعتی آدمی هزار نفس برزند در هر شبا روزی بیست و چهار هزار نفس از آدمی برآید چون این نفسها در رغبت دنیا و دوست داشت وی برزند همه معصیت باشد بیست و چهار هزار معصیت هر روزی از دیوان او برآید كه وی آن معصیت نداند و ازان غافل باشد چون احوال چنین باشد می نگر كه آیا استغفار می باید كرد یا نی چون مرد تائب گردد و آنچه شرط توبه بود بجای آرد و از حلاوت توبه خبر آید این همه انفاس وی طاعت گردد اكنون این بضاعت اگر باین رنج می ارزد كه شرط توبه است بجای آری بشنو كه شرط توبه چیست شرط توبه سه چیز است پشیمانی است بدل و عذر خواستن است بزبان و بتن باز ایستادن است از گناه اصل توبه در حقیقت این سه چیز است پس این را شاخها است هر كه دست بشاخهای این زند و باخلاص و راستی این بجای آرد این مقام كه یاد كرده آمد او را حاصل آید و او ولی گردد از أولیای خدای عز وجل و صدیقی از صدیقان و أبدالی از أبدالان