اندر بیان كردن راه صدیقان و ابدالان و صفت ارباب حقیقت - ۵
پارسی خبر چنین باشد كه رسول صلی الله علیه وسلم می گوید هر آنگاه كه خدای عزّ وجلّ به بنده ای خیری خواهد سه چیز بدهد اول فقه در دین و زهد در دنیا و بینا گرداند او را بعیب او و یقین می باید داشت كه اصل همه خیرات و طاعات و كرامت و صفاوت و علم نافع و حكمت و سعادت در زهد دنیا بسته است هر كه خدایرا عزّ وجل بچاشت و شام باور داشت این همه از وی باور داشت و هر كه بچاشت و شام باور نداشت مگر ویرا بهیچ چیزی باور نداری كه همه باد است و غرور
در ثواب نمازبه پای دارندگان و وعید كاهل نمازان - ۱
حكایت نقل است كه در وقت عبدالله طاهر كه امیر خراسان بود و تختگاه در نیشاپور داشت مرد آهنگر از شهر هرات به نیشاپور رفت و یک چند آنجا كار كرد و عزیمت كرد كه بهرات بازآید بسوی اهل و عیال خود و دران وقت عبدالله طاهر سرهنگانرا فرموده بود تا راهها را از دزدان ایمن دارند از قضا سرهنگان دزد گرفته بودند و امیر را خبر كرده ناگاه یكی از دزدان از ایشان بگریخت ایشان بترسیدند مرد آهنگر شبگیر كرده بود او را بگرفتند و با دزدان پیش امیر آوردند بفرمود تا ایشان را بزندان بردند و تفحص نكرد خواجهٔ آهنگر دانست كه كار از كجا كشاید و مقصود از كجا برآید طهارت ساخت و در گوشهٔ زندان بنماز مشغول شد و هر دوگانه كه بگذاردی سر بسجده نهادی و سِرّ بحق فرستادی و مناجات دل سوز آغاز كردی و گفتی خداوندا تو میدانی كه من ازین كار بیگناهم چون شب درآمد عبدالله طاهر بخواب دید كه چهار شخص بصلابت آمدند و چهار گوشه تخت وی گرفتند كه نگونسار كنند و از خواب درآمد كلمهٔ لا حول برزبان راند و وضو ساخت و دوگانه بگذارد