صبر بر بلوی - ۵
فرشته گفت: ای ایوب سیر نمیشوی از داخل كه متابعت میكنی خارج را ایوب علیه السلام گفت: بدرستیكه این بركتی است از بركات خداوند تعالی او از بركت پروردگار خود بی نیاز نیستم قوله تعالی رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا یعنی آنچه كردیم از كرامت با ایوب رحمتی بود از نزدیک ما وَذِكْرَىٰ لِلْعَابِدِينَ و موعظتی است مر مطیعان را و این قول ابن عباس ست رضی الله عنهما حكایت نقل ست كه چون بلای ایوب علیه السلام بعافیت مبدل گشت آن شب وقت سحرگاه آهی كرد سبب پرسیدند گفت: هر شب وقت سحرگاه ندا رسیدی كه ای بیمار ما چونی امشب آن وقت رسید نشنودم كه گوید ای تن درست ما چونی گریه از جهت این بود
* شعر: بنده همان به كه بلا كش بود ** عود همان به كه بر آتش بود *
*فرد: گر بر سر بیمار خود آئی بعیادت ** صد سال بر امید تو بیمار توان بود*
در تفسیر ثعلبی میارد درین آیت قوله تعالی رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِه۪ كه ایوب را گفتند علیه السلام: چه چیز دشوارتر بود بر تو در طول بلای تو؟ گفت: شماتة لاعدائی یعنی سرزنش دشمنان از همه دشوارتر بود.
اعرابی میگوید * * شعر:
كل المصائب قد تمر علی الفتی ** فتهون عن شماتة الحساد *
ان المصائب تنقضی ایامها ** شماتة الاعداء بالمرصاد *
در تفاسیر میارد چون برادران یوسف، یوسف را علیه السلام در چاه انداختند در تگ چاه سنگ بود زانوی مبارک وی بران سنگ آمد چندان رنج و الم بوی رسید كه از جلفای برادران و فراق پدر دشوارتر نمود همه شب از درد آن بنالید چون سحرگاه شد حق تعالی درد ویرا ساكن گردانید جبرئیل علیه السلام بوی آمد و گفت: ای یوسف خدایت سلام میرساند و میفرماید كه درین تگ چاه در رنج و محنت چونی