آفات نكاح - ۲
آفت دوم- آنكه: قیام كردن بحق عیال نتوان الا بخلق نیكو و صبر كردن بر محالات ایشان و احتمال كردن رنج ایشان و بتدبیر كارهای ایشان قیام كردن، و این هر كسی نتواند، و باشد كه ایشان را برنجاند و بدان بزه كار شود یا ضایع فروگذارد؛ و در خبرست كه: «كسی كه از عیال بگریزد همچون بنده گریخته باشد: نماز و روزهٔ وی مقبول نبود تا باز بنزدیک ایشان نرود»؛ و در جمله با هر آدمی نفسی است، كسی كه با نفس خویش برنیاید، اولیتر آن بود كه در عهدهٔ نفس دیگری نشود. بشر حافی را گفتند: «چرا نكاح نكنی؟»، گفت: «ازین آیت می ترسم كه: لهن مثل الذی علیهن بالمعروف [زنان را بر مردان حق است، بدانسان كه مردان را بر ایشانست] »؛ و ابراهیم ادهم گفت: «نكاح چگونه كنم، كه مرا بزن حاجت نیست، زنی را بخویشتن چون غره كنم؟»؛
آفت سوم- آنكه: دل باندیشه و تدبیر كار عیال مستغرق شود، و از ذكر خدای تعالی و ذكر آخرت و ساختن زاد آخرت و قیامت بماند، و هر چه ترا از ذكر حق تعالی مشغول كند آن سبب هلاک تست، و برای این گفت حق تعالی: «یا ایهاالذین آمنوا لا تلهكم اموالكم ولا اولادكم عن ذكر الله [ای كسانیكه گرویده اید مبادا اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا مشغول دارد!] » پس هر كسی كه ویرا قوت آن نبود كه شغل عیال ویرا از خدای تعالی مشغول نكند چنانكه رسول بود -علیه السلام-؛ و داند كه اگر نكاح نكند همیشه بر سر ذكر و عبادت خواهد بود، و از حرام ایمن باشد نكاح ناكردن ویرا فاضلتر، و اگر از زنا بترسد نكاح ویرا فاضلتر، و هر كه نترسد نكاح ناكردن ویرا فاضلتر، خاصه كسی كه بر حلال قادر بود، و بر خلق و شفقت خویش ایمن بود و داند كه نكاح ورا از ذكر حق تعالی مشغول نخواهد كرد و نیز بر دوام بذكر مشغول بخواهد بود.