اعتقادنامه - ۶
ومع هذا او را نمیشناختیم پس پیش امد آنمرد حتی جلس الی النبی تا اینكه نشست با پیغمبر صلی الله علیه وسلّم اگر رائی بمعنی مع باشد یا نزدیک پیغمبر صلی الله علیه وسلم اگر بمعنی عنه بود فاسند ركبته پس چسبانید آنمرد سفید پوش سیه موی غریب هر دو زانوی خود را الی ركبتة بهر دو زانوی آنسرور صلی الله علیه وسلم یعنی بان حضرت بسیار نزدیک و روبرو نشست تا حاضران بدانند كه شاگرد در وقت استفاده باید نزدیک استاد خود بنشیند اگر چه سخت عظیم الشان بود و برابر او باشد نه در پهلو یا پس پشت چه استفاده علم برای خداست و حقوق الهی بر بنده از حق تادب استاد مقدم است هر چند استاد در غایت بزرگی بود پس سبب بشرم و تادب ازو آن حقوق را ناتمام كردن از قلّت دیانت است و وضع یدیه و بنهاد بردو دست خود را علی فخذیه بر هر دو ران آنحضرت صلی الله علیه وسلم یا بر هر دوران خود چنانكه منقولست از امام نووی رحمة الله علیه قال گفت آنمرد سفید پوش كه فی الواقع حضرت جبریل الامین بود علی نبینا وعلیه الصلاة والسلام وعلی سائر الملائكة والانبیاء الكرام وعلی جمیع الاصحاب والائمة الاعلام یا محمد رسول الله را صلی الله علیه وسلم. باسم صریح ندا كردن جهتها دارد اگر چه ظاهرا قلت ادب بود و مخالف نص كریمة لا تجعلوا دعاء الرسول بینكم كدعاء بعضكم بعضا یكی از اینجهات اخفای حال است كه حاضران ندانند حضرت جبریل است بلكه او را از اعراب بادیه بدانند كه مطلقا از آداب محاوره و مجالسه اكابر خبر ندارد بعضی از حركات سابقه را هم برین وجه حمل میتوان كرد و بقیّه وجوهرا در مبسوطات باید جست وبالجمله گفت ای محمّد اخبرنی عن الاسلام خبر دِه و آگاه كن مرا از اسلام چیست باید دانست كه اسلام در لغت كردن نهادن و فرمانبرداریست و در شریعت گردن نهادن است مراعمال ظاهره را و نفس اعمال را نیز گویند پس اگر مقید شوند بوجه مشروع چنانكه از بیان سرور عالم متبادر است مشروط بایمانند والّا فلا