اعتقادنامه – ۳
و هم چنین حلال داشتن حرام اتفاقی و حرام شمردن حلال اتفاقی و انكار هر چه بضرورت معلوم بود كه ازدین است نیز كفر است یعنی كه شهرتش بحدی رسیده باشد كه عوام هم بدانندش و الا انكارش فسق است نه كفر
قال گفت حضرت جبرائیل علی نبینا وعلیه الصلاة والسلام بعد ازین سوآل و جواب فاخبرنی پس خبر ده مرا یا رسول الله عن الایمان از ایمان باید دانست كه ایمان در لغت راست گو داشتن است كسی را و در شریعت راست گو داشتن است رسول خدا را صلی الله علیه وسلم در هر چه بما آورده است از طرف خدای عزوجل باجمال در مجملات و به تفصیل در مفصلات چنانكه به تفصیل خواهی شنید ان شاء الله المهیمن العزیز و تلفظ به كلمه شهادت با وجود قدرت و سائر شرائط گذشته شرط ایمان است چنانكه گِرَویدن بمعنیش شرط اسلام حقیقی است و بیش ازین هم ایمای باینمعنی شده است و اینكه نسبت در میان ایمان و اسلام تساوی است یا ترادف یا تباین یا عموم و خصوص مطلق باشد باین وجه بعد از تسلیم تغایر لغوی و ایمان بسیط است یا مركب ثنائیست یا ثلاثی و اعمال و تروک داخل اویند یا همین اعمال یا واجبات و بس و انچه داخل است جزء حقیقی است یا عرفی و استثنا درو جائز است یا نه و قابل زیادت و نقصان است یا نیست و مخلوقست یا نه و اختیاریست یا اضطراری و در اینصورت وجه تكلیف چیست درین رساله بیانش ضرورنیست اما همین قدر باید دانست كه باتفاق اشاعره و معتزله تكلیف بممتنع ذاتی ممتنع و بلا یطاق علمی و اخباری واقع است اما بلا یطاق عادی در مذهب معتزله ممتنع است