Untitled Document

پیدا كردن حقیقت رضا و فضیلت آن - ۳

و یكی از عباد بنی اسرائیل جهد بسیار كرد در عبادت روزگاری دراز، پس بخواب دید كه رفیق تو در بهشت فلان زنست، پس ویرا طلب كرد تا عبادت بیند از وی، نه نماز شب دید و نه روزهٴروز مگر فرایض، گفت مرا بگوی كردار تو چیست، گفت اینكه دیدی، تا بسیاری الحاح كرد آخر یاد آورد و گفت یک خصلتكی در منست: كه اگر در بلا و بیماری باشم نخواهم كه در عافیت باشم و اگر در آفتاب باشم نخواهم كه در سایه باشم و اگر در سایه باشم نخواهم كه در آفتاب باشم، و بدانچه وی كند راضی باشم، عابد دست بر سر نهاد و گفت این خصلتكی نیست كه خصلتی بزرگست.

آداب طعام خوردن دوستان كه بزیارت یكدیگر میروند - ۱

بدانكه چهار ادبست اندرین:

ادب اول- آنكه قصد بكند كه بوقت طعام در نزدیک كسی نشود، كه در خبرست كه: «هر كه قصد طعام كسی كند نا خوانده، اندر آمدن فاسق است، و در خوردن حرام خواره»، اما اگر باتفاق فراز رسد، بی دستوری نخورد، و اگر گویند بخور- و داند كه از دل نمی گویند- هم نخورد كه نشاید، ولیكن تعللی كند و بتلطف دست بدارد؛ اما اگر قصد كند بخانهٔ دوستی كه بر وی اعتماد دارد، و از دل وی آگاه بود، روا باشد، بلكه میان دوستان این سنت است.

و رسول -علیه السلام- و ابوبكر و عمر -رضی الله عنهما- در وقت گرسنگی بخانهٔ ابوایوب انصاری و ابوالهیثم التیهان شده اند و طعام خواسته و این اعانتی باشد میزبانرا بر خیر، چون دانند كه وی راغب است.