Untitled Document

در صفت سمع و بصر حضرت الله تعالی - ۵

در بعضی اخبار آمده است كه خداوند تعالی فرمود كه بنده من میخوانی مرا من شرم میدارم كه رد كنم دعای ترا و تو عاصی میشوی درمن پس شرم نمیداری ازمن و در بعضی كتب الهی آمده است كه بنده من شرم نمیداری از من كه روی از من میگردانی و روی بغیر من میآری نمیدانی ای را كه وسیلت بندگان بسوی من ست و وسیلتی نیست بندگانرا بغیر من بس كجا میروی بنده من باب من مفتوح ست از برای تو و عطای من مبذول مر ترا و من اكرم الاكرمین و ارحم الراحمین ام بس نسزد ترا كه برگزینی بر من غیر را در زبور داودست علیه السلام كه بنده من روی از بندگی من مگردان كه مرا چون تو بسیارست اما ترا چون من جز من كسی دیگر نیست

حكایت در منزهة النواظر میآرد كه زنی پارسای در راهی میرفت جوانی پیش او رسید زن بسی با جمال بود جوان را دل در بند او شد گفت: ای سرپوشیده دلم بتو مشغول شد توانی كه یک ساعت مرا باشی؟ گفت: بلی ولیكن جای باید خلوت كه كسی ما را نه بیند. جوان گفت: مرا جای خلوت هست زن با آن جوان برفت چون بخانه خود بُرد در خانه رفتند و درِ خانه محكم كردند زن گفت: ای جوان نگفتی جای رویم كه كس ما را نه بیند. جوان گفت: اینک درها بسته است. زن گفت: ای جوان الم یعلم بان الله یری. چون این آیت بشنید بلرزید و نعره زد و بیهوش شد و زن از خانه بیرون رفت مدتی برآمد این زن بر در سرای آن مرد گذر كرد مردم را دید دران سرای میرفتند پرسید كه: این سرای ازان كیست و این مردم چرا در میروند گفتند: این سرای زاهدیست كه سبب توبه وی این آیت بود الم یعلم بان الله یری