اندر خشم و حقد و حسد و علاج آن - ۲
و عیسی با یحیی -علیه السلام- گفت: خشمگین مشو، گفت: نتوانم كه من خشمگین نشوم، گفت: مال جمع مكن، گفت: این توانم.
و بدانكه چون خالی شدن از خشم ممكن نیست، فرو خوردن خشم مهم است، قال الله تعالی: «والكاظمین الغیظ والعافین عن الناس» ثنا گفت بر كسانی كه خشم فرو خورند، و رسول -علیه السلام- گفت: «هر كه خشم فرو گیرد حق تعالی عذاب خود ازو فرو گیرد، و هر كه از حق تعالی عذر خواهد بپذیرد، و هر كه زبان نگاه دارد حق تعالی عورت بر وی بپوشد»، و گفت رسول -علیه السلام-: «هر كه خشم نتواند راند و فرو خورد، ایزد سبحانه و تعالی روز قیامت دل وی از رضاء خود پر كند»، و گفت: «دوزخ را دری است كه هیچكس بدان در اندر نشود الا كسی كه خشم خود بر خلاف شرع براند» و گفت: «هیچ جرعهء كه بنده فرو خورد نزد حق تعالی دوستر از جرعهء خشم نیست، و هیچ بندهء آن فرو نخورد الا كه حق تعالی دل وی بایمان پر كند». و فضیل عیاض و سفیان ثوری و جمعی ازین طایفه -رحمه الله علیهم اجمعین- اتفاق كرده اند كه: هیچ كار نیست فاضلتر از حلم در وقت خشم و صبر بوقت راندن انتقام. و یكی با عمر عبد العزیز -رحمه الله علیه- درشت گفت، وی سر اندر پیش افگند و گفت: خواستی كه مرا بخشم آوری و شیطان مرا بتكبر و سلطنت از جای برگیرد تا امروز من با تو خشمی رانم تا فردا تو مكافات آن من برانی؟! این نبود هرگز: و خاموش بود یكی از انبیا -صلوات الله علیهم اجمعین- گفت: كیست كه از من در پذیرد و كفالت كند كه خشمگین نشود، و پس مرگ من كه بمیرم خلیفت من باشد، و اندر بهشت با من برابر باشد؟ یكی گفت: من كفالت كردم و پذیرفتم دیگر باره بگفت، هم او گفت پذیرفتم و ویرا ذوالكفل نام كردند بدین سبب كه این كفالت بكرد.