Untitled Document

امیرالمومنین عثمان بن عفان رضی الله تعالی عنه - ۴

رسول صلی الله علیه وسلم هفت یا نه سنگ ریزه برداشت و در كف مبارک گرفت آغاز تسبیح گفتن كردند چنانكه آواز آنرا می شنیدم چون آواز زنبور عسل بعد ازان سنگریزها را بر زمین نهاد خاموش شدند بعد ازان برداشت و در دست ابوبكر رضی الله عنه نهاد و به تسبیح در آمدند چون بر زمین نهاد خاموش شدند باز رسول صلی الله علیه وسلم آنرا برداشت و در دست عمر نهاد و به تسبیح در آمدند چون بر زمین نهاد خاموش شدند باز آنرا برداشت و بر دست عثمان نهاد باز به تسبیح در آمدند چون بر زمین نهاد خاموش شدند.

و ازانجمله آنست كه مردی از انصار در روز قتل مسیلمه كذاب كشته شده بود ویرا دیدند در میان كشتگان میگوید محمد رسول الله ابوبكر الصدیق عمر شهید عثمان اللّین الرّحیم

طهارت از فضلات تن

و آن دو نوع است: نوع اول – شوخهاست: چون شوخ كه در میان موی سر و محاسن باشد، و این بشانه و آب و گل و گرمابه ازالت [از بین بردن – زدودن] توان كرد. و هرگز در سفر و حضر شانه از رسول – علیه السلام – جدا نبودی. و پاک داشتن خود را از آن شوخها سنت است. و دیگر آنكه در گوشهٴ چشم گرد آید، در وقت وضو بانگشت پاک باید – كردن و دیگر آنكه در گوش است، چون از گرمابه بر آیی آنرا تعهد – كردن و دیگر آنچه در بینی باشد و بر دندان باشد – از زردی – و این بمسواک و مضمضه [آب در دهان گردانیدن] و استنشاق [آب در بینی كردن] بشود. و دیگر آنچه بر بند انگشتان گرد آید و بر پشت پای و پاشنه، و آنچه در سر ناخن بود، و آنچه بر همه تن باشد، ازالت این همه سنت است.

و بدانكه بر جایی كه شوح باشد طهارت باطل نشود و آن آب را از پوست مانع نباشد مگر كه بسیار شود در زیر ناخن بر خلاف عادت، آنگاه باشد كه مانع بود. و پاكی این شوخها باب گرم و گرمابه سنت است.