Untitled Document

پیدا كردن حاجت بصبر اندر همه اوقات - ۶

پس ازین جمله بدانستی كه بنده در هیچ حال از صبر بی نیاز نیست، بلكه اگر از همه شهوات خلاص یابد و عزلت گیرد، اندر عزلت صد هزار وسوسه و اندیشهٔ مختلف از اندرون سینهٔ وی سر بر كند كه آن وی را از ذكر حق تعالی مشغول كند، و آن اندیشه اگر چه اندر مباحات بود، چون وقت ضایع كرد و عمر كه سرمایه ویست بزیان آورد خسرانی تمام حاصل شد، و تدبیر آنست كه خویشتن را باوراد مشغول همی دارد، و اگر اندر نماز چنان باشد باید كه جهد كند و نرهد الا بكاری كه دل وی قرار گیرد. و اندر خبرست كه حق تعالی جوان فارغ را دشمن دارد، از این سبب گفت هر جوانی كه فارغ بنشیند فارغ نبود از وسوسهٔ شیطان و شیطان قرین وی بود، و دل وی آشیانه وسواس بود، جز بذكر حق تعالی آنرا دفع نتواند كردن باید كه بپیشهٔ مشغول شود یا بخدمتی یا بكاری كه ویرا فرو گیرد، و نشاید چنین كس را بخلوت نشستن، بلكه هر كه از كار دل عاجز بود باید كه تنرا مشغول می دارد.

ادخار برای چه كسان اولی تر است

بدانكه اگر كسی چنان بود كه ادخار نكند دل وی مضطرب خواهد شد و چشم بر خلق خواهد داشت، ویرا ادخار اولی تر؛ بلكه اگر چنان بود كه دل وی آرام نگیرد و بذكر و فكر مشغول نشود مگر كه ضیاعی دارد كه كفایت وی درآید، ویرا این اولیتر كه بقدر كفایت ضیاع دارد: كه مقصود ازین همه دلست تا بذكر خدای تعالی مستغرق شود. و بعضی از دلها چنانست كه بودن مال ویرا مشغول دارد و در درویشی شاكر بود، این شریف بود، و بعضی آنكه بی قدر كفایت شاكر نبود، این كس را ضیاع اولیتر، اما آنكه بی زیادتی و تجمل شاكر نباشد، این دل نه از جمله دلهاء اهل دینست این خود در حساب نیاید.