پیدا كردن توكل معیل - ۲
پیش ازین مشفق وی تنها بود بر خویشتن، اكنون همهٔ خلق بر وی شفقت بردن ایستند چنانكه بر یتیم، اما اگر كسب تواند كرد و ببطالت و كاهلی مشغول بود این شفقتها در دلها پدید نیاورد، وی را توكل بترک كسب روا نبود، كه چون بنفس خویش مشغولست باید كه تیمار خویش دارد، اگر روی بحق آورد و از خویشتن یتیم شود، آنگاه خدای تعالی دلها را بر وی رحیم و مشفق گرداند، و بدین سبب است كه هرگز هیچ متقی را ندیدند كه از گرسنگی هلاک شد. پس هر كه درین تدبیر محكم نگاه كند كه خداوند مملكت كار ملک و ملكوت چون تدبیر كرده است و چگونه بكمال نهاده است، بضرورت این آیت وی را مشاهد- شود كه گفت: «وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا»، و بداند كه كار- مملكت چنان زیبا و بتدبیر كرده است كه هیچكس ضایع نماند، مگر بنادر، و آن از آن باشد كه خیرت وی دران بود، و ازان نباشد كه كسب دست بداشت، كه آنكه مال بسیار كسب كرده باشد نیز بنادر باشد كه ضایع شود و هلاک گردد. و حسن بصری كه این حال بمشاهده بدید گفت كه: خواهم كه همه بصره عیال من باشند و یكدانه گندم بدیناری بود. وهب بن الورد گفت كه اگر آسمان آهنین شود و زمین رویین و من اندر خویشتن اندوه روزی خود بینم مشرک باشم. و خدای تعالی رزق بآسمان حوالت كرد تا بدانند كه هیچكس راه بدان نبرد جماعتی در نزدیک جنید رفتند، گفتند روزی خویش را چكنیم؟ گفت اگر دانید كه كجاست طلب كنید، گفتند از خدای تعالی روزی خویش را سؤال كنیم، گفت اگر دانید كه فراموش كرده است با یاد وی دهید، گفتند توكل كنیم و می نگوییم تا خود چه بود، گفت توكل بآزمایش شک بود، گفتند پس حیلت چیست؟ گفت دست از حیلت بداشتن. پس در حقیقت ضمان رزق كفایتست، هر كه او را بضامن آورد باید كه روی بوی آورد.