Untitled Document

ادامه ..... كین انگلیسها

 وقتیكه، دو پسر و یک نواسه پادشاه، به زنجیر كشانیده شده به دهلی انتقال داده می شدند، هدسون در راه، شهزاده های جوان را برهنه كرده، شخصاً خودش با فیر مرمی به سینه هایشان، ایشان را به شهادت رسانید. از خون ایشان نوشید و اجساد این جوانان شهید را به خاطر ارعاب (ترسانیدن) خلق، به دروازه های قلعه آویزان نمود. بعد از یک روز سر از بدن شان جدا كرده، به والی عمومی انگلیس هنری برنارد فرستاد. سپس از گوشت بدن شهدا، شوربا پخته، به سلطان و خانمش فرستاد. ایشان از فرط گرسنگی فورا خواستند بخورند و به دهن بردند. اما، با وجود اینكه نمی دانستند این گوشت، گوشت چه است، باز هم جویده و بلعیده نتوانستند، قی كردند و كاسه های شوربا را به زمین گذاشتند. هدسون خائن گفت: (چرا نخوردید، بسیار شوربای لذیذی است. از گوشت پسران تان پخته ام).

بهادر شاه دوم، كه در سال ۱۲۷۵هـ ق ]۱۸۵۸م.] با زور از سلطنت فرو آورده شده بود، به جرم تحریک قیام مردم و سبب شدن به كشتار اروپائیان، محاكمه گردید. در ۲۹ مارچ (مارس) به حبس دائمی محكوم گردید، و به هندوچین (رانگونا) به تبعید اعزام گردید.

حكایت - ۱

در تذكرة الأولیا می آرد كه عبدالله مبارک مروزی رحمة الله در عشر ذی الحجه بصحرا بیرون رفت و در آرزوی حج میسوخت گفت اگر آنجا نَیَمْ باری اعمال ایشان بجای آرم كه هر كس متابعت ایشان كند در اعمال یعنی ناخن نچیند و موی لب باز نكند او را از ثواب حاجیان نصیب بود درانحال ناگاه پیره زنی برسید عصا به بسته و عصای در دست گرفته گفت ای عبدالله آرزوی حج داری