Untitled Document

در مورد رفیق بد - ۲

چنانكه در مصحف مجید می گوید (سَیَقُولُونَ ثَلَٰثَهٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَهٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ۞ الكهف:۲۲) الی آخر القصه قرین نیک مرد را از دركات بدرجات رساند و قرین بد از درجات بدركات رساند پس نیک گوش باید داشت تا با هر كه می نشینی چون می نشینی و با هر كسی ننشینی و با هر كسی قرینی نكنی و با هر كه سخن گویی بر مقدار فهم و عقل گویی مكابره نكنی و راز خود با هر كسی نگویی و بسخن هر كسی فریفته نشوی در كار احوال انسان بباید نگریست و نه در اقوال و لاف ایشان و هر كه او بخویشتن نشاید ازو حذر بهتر بود و اگر تقدیر كنم كه قرین بد بكسی افتاد اگر او را برنگ خود تواند كرد نیكو باشد زیرا كه جمله مشایخ طریقت همه مفسدان و رندان و دزدان را و مبتدعانرا و گمراهان را برنگ خویش كردانند و اغلب مَرْدَانِ خدایرا رنگی و بویی باشد كه هر كه آن رنگ و بوی بشنود و به بیند هم ازان قوم گردد اما چنان باید كه بر پنداشت این كار نكند كه آنگاه همچنانكه در مثل گویند

مصرع:     خر شد كه دو شاخ آرد بنهاد دو گوش

و اگر قرین بد نه دران كوشد كه ترا از راه ببرد بی عقلی نباید كرد و حذر باید كرد پیش ازان كه ترا هلاک كند اما بدانكه اكنون خود قرین بد كیست و نشان او چیست و قرین نیک كیست و نشان او چیست هر قرینی كه تو او را بینی و با او نشست و خاست كنی كه خدای و یاد كرد خدای را بر دل و زبان تو تازه دارد آنگاه او قرین نیک است و هر كه با او نشینی و او را بینی كه خدای و یاد كرد خدای بر دل تو فراموش كند بحقیقت بدان كه او قرین بد است ازو حذر باید كرد و این اصل بزرگست در شناخت قرین نیک و بد