Untitled Document

اعتقادنامه – ۴

و چونكه معنی لفظ ایمان كه تصدیق و باور كردن است بر هیچ كس از عوام اعراب پوشیده نبوده است چه جای اصحاب كرام رضی الله تعالی عنهم اجمعین و حال انكه غرض حضرت جبرائیل علی نبینا وعلیه الصلاة والسلام تعلیم ایشان بوده است بنابرین مقصودش استخبار نیست از معنی لفظ ایمان بلكه مدعا همین است ایمان كه بمعنی تصدیق است در شریعتِ تو ای محمّد تصدیق است بچند چیز لاجرم سرور كائنات علیه وعلی آله وصحبه افضل الصلاة والتسلیمات در جواب ایشان تفسیر لفظ ایمان ننمودند بلكه زبان معجز بیان را بتفصیل متعلقات ایمان گشودند لهذا نگفتند ایمان فلان چیز است چنانكه در بیان اسلام فرمودند بلكه قال گفتند الایمان ایمان ان تؤمن این است كه بگروی و باور كنی با یقین جازم به كشف یا بوجدان یا بدلیل یا بتقلید بقول مختار بشش اصل با تفاصیل فروع هر یكی اصل اوّل اینكه باور كنی بالله بمدلول لفظ اقدس الله كه ذات واجب الوجود و معبود بحق و افریدگار مطلق است مر تمام عالم را از عرش و كرسی و بهشت و دوزخ و آسمان و زمین و آنچه در اینهاست بیماده و مده و مثل یا باینها و یا به بعض از اینها او تعالی بخود موجود و سائر موجودات بدو موجودند همه را بعد از نیستی خلعت هستی پوشانیده و پس از هستی شربت فنایی نوشاند پس او تعالی و تقدّس پیش از همه بوده است و با همه هست و بعد از همه خواهد بود حاكم همه است محكوم كسی نیست بهر كمالی متـّصف و از هر نقص منزّه است فاعل مختار است نه موجب بالذات فعلش معلل بغرض نیست اگر چه حكمتهای شگرف دارد هیچ چیز برو واجب نیست نه لطف نه صلح نه ثواب و نه عقاب