Untitled Document

صفات زنان در نكاح - ۲

 اما اگر كسی را مقصود از نكاح فرزند بود بمجرد، و سنت جمال نگاه ندارد این بابی باشد از زهد: احمد بن حنبل زن یک چشم را اختیار كرد بر خواهر وی كه با جمال بود، بسبب آنكه گفتند كه این یک چشم عاقلترست.

صفت چهارم آنكه كابین سبک باشد. رسول میگوید -علیه السلام- كه: «بهترین زنان آنانند كه بكابین سبک تر باشند و بر وی نیكوتر». و كابین گران كردن مكروه است: رسول -علیه السلام- بعضی از نكاحها بده درم كرده است، و فرزندان خویش را زیادت از چهار صد درم نداده است.

صفت پنجم آنكه عقیم نباشد.

صفت ششم آنكه دوشیزه بود، كه بالفت نزدیک تر بود، و آنكه شوی دیده باشد، بیشتر آن بود كه دل وی بدان پیشین نگران بود. جابر -رضی الله عنه- زنی خواسته بود ثـــیّبه [زنی كه دوشیزه و بكر نباشد] رسول -علیه السلام- گفت: چرا بكر نخواستی تا وی با تو بازی كردی و تو با وی.

صفت هفتم آنكه از نسبی محترم باشد و از نسب دین و صلاح باشد: كه بی اصل ادب نایافته بود، و اخلاق ناپسندیده دارد، و باشد كه آن خلق بفرزند سرایت كند.

صفت هشتم آنكه از خویشاوندان نزدیک نبود: در خبرست كه فرزند ازان ضعیف آید، مگر سبب آن باشد كه شهوت در حق خویشاوند ضعیف تر بود. اینست صفات زنان. اما ولی كه فرزند خود را بزنی دهد، بر وی واجب بود كه مصلحت وی را نگاه دارد كسی اختیار كند كه شایسته باشد، و از مرد بدخو و زشت و عاجز از نفقه حذر كند؛ و چون كفو [همدوش و هم افق] نباشد نكاح روا نبود، و بفاسق دادن روا نبود، و رسول گفت -علیه السلام-: «هر كه فرزند خویش بفاسق دهد، رحم وی قطع گردد»، و گفت: «این نكاح بندگی است: بنگرید تا فرزند خود را بنده كه میگردانید».