Untitled Document

نوع دیگر از نصایح «پیر طریقت شیخ بزرگوار» خواجه عبدالله انصاری - ۱

الٰهی هر كرا داغ محبت نهادی خرمن وجود او را بباد نیستی بر دادی.

الٰهی جز تو كه داند، هر كه ترا شناسد كار او باریک، هر كه ترا نشناسد راه او تاریک، ترا شناختن از تو رستن است و بتو پیوستن، از خود گذشتن است، قول بی عمل جز پیچ پیچ ندهند از قول بعمل آی كه بحدیث هیچ ندهند، چون خدایتعالی این جهانرا در محل حجاب بداشته بود و چندین نقش حجاب بنگاشته بود محققان گفتند هر چه بخود قائم نباشد دائم نباشد، و هر چه بخود ثبات ندارد حیات ندارد، غواص بهر در خشک نجوید دهقان از بهر تخم زمین شوره نپوید.

نقش دنیا دیده رنگین كند چون دیده رنگین شد دل سنگین كند. لاجرم چون هوا را بریاضت دور كردند نفس را بمجاهده مقهور كردند.

درون پرده ها بهر چه خواستند شتافتند بهر چه شتافتند نیافتند. اما آنها كه اصحاب ضلالت و ارباب جهالت بودند بنمودند آنچه نمودند بر نقش گرمابه عشق باختند و بر شیر شادروان كمند انداختند. چون در نگری نه ار طریقت اثری و نه در راه وفا قدمی، هر یكی بغته مغلوب شده بوجود خویش از دیدن محجوب شده (نعوذ بالله من سخط الله)

اولیای خدایتعالی دو كار نكنند بحیله زندگانی نكنند بگزاف نگویند براحت نخورند باختیار ننشینند و خصمئ خلق نكنند و بر آفریدگار انكار نكنند و خاطر ایشان از كام ایشان فراز نباشد و از توبه بعصیان نپردازند، و بر خدایتعالی هیچ نبندند و بقهقه نخندند. و ایشانرا چهار طمع نباشد بخلق، طمع مال، طمع جاه، طمع دعا و طمع منا، زاهد بزهد بزهد نازد عارف بدوست صوفیرا چگویم صوفی خود اوست.