Untitled Document

مقام دیگر در توكل - نگاهداشتن و ادخار است - ۱

بدانكه هر كه یک ساله كفایت خویش بنهاد از توكل بیفتاد كه اسباب خفی سپرد و اعتماد بر اسباب ظاهر كرد كه هر سالی مكرر شود، اما آنكه بضرورت وقت قناعت كرد، از طعام چندانكه سیر شود و از جامه چندانكه پوشیده ماند، وی بتوكل وفا كرد، اما اگر ادخار كند [ادخار- ذخیره كردن] قدر چهل روز را رواست، خواص میگوید كه توكل بدین باطل نشود مگر كه زیادت شود، و سهل تستری میگوید ادخار توكل را باطل كند، ابوطالب مكی میگوید كه اگر چهل زیادت شود توكل باطل نشود چون اعتماد بر ادخار نكند. و حسین مغازلی از مریدان بشر بود، گفت یک روز مردی كهل [پیر] در پیش بشر آمد، بشر یک كف سیم بمن داد و گفت بدین طعام خر هر چه خوشتر و نیكوتر، و هرگز این سخن از وی نشنیده بودم برفتم و طعام بیاوردم تا وی بخورد، و هرگز ندیده بودم كه با كسی چیزی خورده بود، چون بخورد بسیاری طعام بماند، آن مرد كهل همه فراهم گرفت و برداشت و ببرد، و مرا عجب آمد كه بیدستوری چنین كرد، بشر گفت ترا عجب آمد؟ گفتم آری؟ گفت این فتح موصلی بود، امروز از موصل بزیارت ما آمده است، طعام برگرفت تا ما را بیاموزد كه چون توكل درست شد ادخار زیان ندارد.

پس حقیقت آنست كه اصل توكل كوتاه است، و حكم این آن است كه ادخار نكند، پس اگر كند و مال در دست خویش هم چنان داند كه در خزانهٔ خدای تعالی و بدان اعتماد نكند توكل باطل نشود، و اینكه گفتیم حكم مرد تنهاست اما معیل بدان كه یک ساله بنهد توكل وی باطل نشود، مگر كه زیادت كند.