Untitled Document

لذت معرفت و دوستی خدای را چگونه میتوان بدست آورد - ۱

همانا گویی كه لذتی كه لذت بهشت دران فراموش شود هیچ گونه نزدیک من صورت نمی بندد- هر چند كه سخن بسیار درین بگفته اند- تدبیر من چیست تا اگر آن لذت نبود باری ایمان بدان حاصل آید؟ بدانكه علاج این چهار چیزست:

یكی آنكه این سخنها كه گفته آمد تامل كنی و در وی بسیار اندیشه كنی، تا مگر معلوم شود، كه بیک راه كه سخنی در گوش بگذرد در دل فرو نیاید.

دوم آنكه بدانی كه صفات آدمی در شهوت و لذت بیک راه نیافریده اند: اول شهوت كودک در خوردن بود و جز آن نداند، چون پانزده ساله شد لذت و شهوت زنان در وی پدیدار آید تا همه را در طلب آن فرو گذارد، چون نزدیک بیست ساله شد لذت ریاست و تفاخر و تكاثر و طلب جاه در وی پدید آید، و این آخر درجات لذات دنیاست، چنانكه در قرآن گفت: «أَنَّمَا الْحَيَوٰةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ» پس چون ازین برگذرد اگر دنیا بجملگی باطن ویرا تباه نكند و دل وی بیمار نگرداند لذت معرفت علم و آفریدگار عالم و اسرار ملک و ملكوت در وی پدید آید، و چنانكه هر چه باز پس بود گذشته دران مختصر بود، این نیز همه دران مختصر شود، و لذت بهشت لذت شكم و فرج و چشم بیش نیست، كه در بستانی تماشا می كند و طعام می خورد و در سبزه و آب روان و كوشكهاء نگارین می نگرد، و این شهوت خود در این جهان در جنب شهوت ریاست و استیلا و فرمان دادن حقیر و مختصر شود، تا بمعرفت چه رسد: كه رهبان باشد كه صومعه بر خویشتن زندان كند و قوت خویش با قدر نخوری آورد در شره جاه و قبول و لذت آن، پس وی لذت جاه از بهشت دوستر میدارد، كه بهشت بیش از لذت فرج و شكم و چشم نیست.